هيراد فرشته كوچولو ما در روز سه شنبه ٩٢/٦/٥ در ساعت ٩:٣٨ صبح در بيمارستان صارم از دنياي فرشتگان به جمع ما پيوست و زندگي من و بابايي را سرشار ار عشق و محبت كرد. من و بابا فرشاد خيلي هيجان زده هستيم..سعي ميكنم از كارها و خاطرات هيراد عزيزتر از جونم اينجا بنويسم تا وقتي بزرگ شد خاطرات كودكيشو بخونه ... امروز هيراد كوچولو ١٤روزه شده ..پسرم خيلي هوشياره..همه ميگن نوزاد از هفته پنجم لبخند ميزنه ولي هيراد چند روز بعد از تولدش لبخند ميزنه و حسابي دلبري ميكنه .. شبها حسابي به مامانش بيخوابي ميده البته گريه نميكنه فقط هر دو ساعت شير ميخواد و هر شير خوردنش يك ساعت طول ميكشه... فقط دو شب اول تولدش كلي گريه و زاري راه انداخت .. تو بيمارستان ازش ازمايش زر...