هيرادهيراد، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

هيراد كوچولو فرشته اسموني

شب یلدا

امسال به خاطر اینکه شب یلدا روز شنبه بود همه مردم جلوتر دور هم جمع شدن ما هم شب جمعه رفتیم خونه مانی《مامان بزرگ هیراد》که هم شب یلدایی باشه وهم تولد شایان پسر عمه هیراد که اونجا جشن گرفتن... روز جمعه هم رفتیم خونه پدر جون 《 بابا بزرگ هیراد》... روز شنبه هم که شب یلدا اصلی بود رفتیم بیرون و برای هیراد کوچولو یک هدیه شب یلدا خریدیم...کلا امسال سه بار یلدا را جشن گرفتیم اینم هیراد کوچولو و هدیه اش ...
4 دی 1392

نازخاتون بانو و هیراد کوچولو

امروز سگ کوچولو و دوست داشتنی ما نازخاتون که بعد از تولد هیراد کوچولو مجبور شدیم واگذارش کنیم اومد خونمون مهمونی..قربونش برم ..نازخاتون از چهار ماهگیش بپیش ما بود...الان ماه دیگه میشه دو ساله ...عزیز دردونه ما بود ولی متاسفانه بعد از تولد هیراد کوچولو  به مشکل بر خوردیم...نازخاتون به هیراد حسادت میکرد و خیلی غصه میخورد و هر روزداشت لاغر تر میشد مجبور شدیم واگذارش کنیم ..حالا من و شوشو چی کشیدیم از دوریش که بماند.... اینم عکس دو تا جیگرگوشم....     ...
21 آذر 1392

پایان ماه سوم

امروز هیراد کوچولو سه ماهش تموم میشه و از فردا قدم به چهار ماهگی میزاره...امروز برای اولین بار تنهایی حمومش کردم..همیشه بابایی کمکم میکرد..خیلی دلهره داشتم...ولی خدا را شکر هیچ مشکلی پیش نیومد...کوچولوی سه ماه عاشقتم... ...
5 آذر 1392

اولین مسافرت ★★★★★نمک ابرود★★★★★

هیراد عزیزم اولین مسافرت خودش را رفت ..رفتیم نمک ابرود ...خیلی خوش گذشت...پاییز شمال خیلی زیباست..پنجشنبه گذشته یعنی شانزدهم ابان رفتیم به سمت شهرک نمک ابرود ..اونجا ویلا رزرو کرده بودیم....هوا عالی بود البته یک کمی سرد بود ولی بسیار لذت بخش بود ..حالا که تهران هواش خیلی خیلی الوده است اونجامثل بهشت بود...هیراد کوچولو کل مسیر را خوابید هم رفتن وهم برگشتن...خیلی پسر خوبیه اصلا تو مسافرت اذیت نکرد و مثل همیشه اقا بود... ...
19 آبان 1392

پاسپورت

اینم از اولین پاسپورت هیراد کوچولو....امیدوارم مسافرت های خیلی خوبی باهاش بری فرشته کوچولو مامان.. ...
19 آبان 1392